ظهور ملکهها، الههها و زنان قدرتمند مصر در فیسبوک
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۵۰۶۴۷
تمدن مصر باستان از تمدنهای بسیار قدیمی به شمار میرود که برای زن و جایگاه او ارزش بسیاری قائل است. گاهی از جایگاه همسر فراتر رفته و در برخی موارد به درجهی تقدس رسید و در کنار مردان به عنوان الهه ظاهر شد. در همین راستا قطعاتی از مجسمههای این زنان قدرتمند در موزهی مصر به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش خبرآنلاین، موزه آثار باستانی مصر از نمایش آثار منحصر به فرد در این موزه خبر داد که قطعاتی از مجسمههای الههی ایزوس، هاتور، ملکه حتشپسوت هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیریت موزهی آثار باستانی مصر در صفحه رسمی خود در شبکه اجتماعی فیس بوک تصاویری از این آثار را منتشر کرد و گفت: مصر قدیم بر مساوات میان زن و مرد تأکید داشت. تمدن مصر اولین قوانین را برای نقش زن و مهمترین قوانین را برای ازدواج وضع کرد. این پیوند مقدس مبتنی بر احترام متقابل بین زن و شوهر بود؛ زیرا او معشوقهی خانه و اولین فرمانروای آن به شمار میرفت و مصریهای باستان همیشه مشتاق بودند که همسر را به عنوان شریک زندگی خود در این زندگی و پس از رستاخیز با او در گورستان دفن کنند.
زنان و الهههای قدرتمند مصر در تاریخ باستانی این کشوردر تاریخ مصر باستان، زنان مصری از این مقام فراتر رفتند تا اینکه به درجه تقدس رسیدند و خدایان زن در کنار خدایان مرد ظاهر شدند. الههی ایزیس نماد وفاداری و صداقت بود. الههی ایزیس در میان خدایان مصر به قدری شهرت داشت که از شهر پرهبت واقع در شمال شهر بوریس حمایت میکرد. در این شهر برای ایزیس معبدی بنا شده بود. ایزیس به همسری اوزیریس خداوند شهری که نزدیک معبد ایزیس واقع بود، انتخاب شد. از آنان پسری پدید آمد به نام هروس. این فرزند سومین عضو تثلیث بزرگ خدایان مصری است. ایزیس در مصر وقتی شهرت بیشتر پیدا کرد که افسانه شوهر وی اوزیریس و پسر وی هروس دهان به دهان میگشت.
ایزیس خدای مهر، مادری بود که به همه عشق میورزید. گفته میشود بیماران را شفا میداد و از کودکان حفاظت میکرد. مصریان او را به عنوان محافظ و مادر فرعون میشناختند. تصویر او به همراه خواهرش نفتیس، در بسیاری از تابوتهای باستانی مصر ترسیم شدهاست. تصور میشد که این نقاشیها از مردگان در برابر ارواح شیطانی محافظت میکنند. چهار مجسمه ایزیس از مقبره توت عنخ آمون محافظت میکردند.
در این موزه قطعاتی از مجسمهی الهه عشق «حاثور» نیز نمایش داده میشود. الههی حاثور یا حتحور یا هاتور یکی از مهمترین ایزدبانوان مصر باستان است که خدای عشق، زیبایی، موسیقی نام برده میشود. حاثور همچنین به شکل فردی تصویر شدهاست که به مردگان برای حیات جدید در دنیای دیگر خوشامد میگوید. او همچنین ایزدبانوی عشق، زیبایی و تبرکبخشنده آوازخوانان، رقصندگان و هنرمندان نیز بود.
در افسانهها آمده است که او به زنان کمک میکرد تا بچههای خود را به دنیا بیاورند و با آسمان یکی پنداشته میشد. به این ترتیب حاثور، این بزرگ مادر کیهانی ایزدی بود که ریشه در عصر کهنسنگی داشت. حاثور را «بانوی چنار» نیز میخواندند. پرستشگاه اصلی او شهر دندره جنوب ابیدوس بود. در تصاویر وی معمولا یا گاو یا زنی با شاخهای گاو تصور میشد.
حتشپسوت به معنای سر آمد بانوان آزاده پنجمین فرعون از دودمان هجدهم پادشاهی مصر باستان بود که برای ۲۲ سال مقام فرعون مصر را برعهده داشت و آن سرزمین را به یک کشور مقتدر تبدیل کرد. دوره حکومت حتشپسوت اوج قدرت و شکوفایی مصر در هر زمان دیگری بود که بیشتر به عنوان عصر طلایی تاریخ مصر نیز شناخته میشود.
حتشپسوت به عنوان قدرت پشت تخت بهجای شوهرش تحوتموس دوم بر مصر فرمان راند و میان سالهای ۱۴۵۸ - ۱۴۷۹ پیش از میلاد بر سر کار حکومت به صورت رسمی و مطلق بود. گمان میرود که هفت سال از این تاریخ را در کنار و همراه با پسرخواندهاش تحوتموس سوم به فرمانروایی میپرداخت.
این زن توانست وارد عرصههای مختلف کاری شود؛ جایی که زن مصری در معابد به شغل مذهبی مانند کاهن اعظم دست یابد و در مجالس حکومتی شرکت کند.
حتشپسوت در واقع تنها زنی بود که در مصر باستان به تنهایی نقش ملکه و پادشاه را بازی میکرد و نزدیک به ۳۵۰۰ سال پیش، چندین سال به حکمرانی در این منطقه پرداخت و یکی از قدرتمندترین و بزرگترین فرعونهای تاریخ مصر بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: موزه مصر باستان مصر باستان الهه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۵۰۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی مینشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان (عج) هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمیشناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمیکشند اما کسانی که او را میشناسند و ارزش او را میشناسند و مقام او را میدانند منتظر او میمانند.
کسانی که امام زمان را نمیشناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفتهاند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند.
البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخی وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسی نیست و ظرفیت و لیاقت زیادی میخواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناختهاند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می شود. همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است میتواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده میشود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش میآید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان».
آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبریِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروی کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروی از رهبران غیر معصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
حجتالاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا در همدان اظهار کرد: نشانههایی در خصوص ایام قیام و ظهور در روایات بیان شده است، تطبیق دادن جنگ اسرائیل و غزه با روایات پیش از ظهور کار درستی نیست، چرا که ممکن است تا سالهای سال هم ظهور رخ ندهد و آن زمان ممکن است که جامعه نسبت به قضیه ظهور دلسرد شود، لذا باید بدانیم که ظهور باید مراحل خود را طی کند.
همانطور که مطابق با گفته رهبر انقلاب نزدیک بودن ظهور، نزدیک بودن زمانی نیست بلکه معنوی میباشد، یعنی اگر جامعه جهانی از لحاظ معنوی به آمادگی برسد، ظهور اتفاق میافتد.
پیرامون یک سری تطبیقات و گره زدن نشانهها به یکدیگر باید دقت کنید که علائم حتمی ظهور حضرت قائم(عج) ۵ علامت است نه بیشتر نه کمتر و سایر نشانهها و علامتها اگر اعتبار داشته باشند، نهایتاً علائم غیر حتمی میشوند لذا در این زمینه دقت داشته باشیم که خیل علائمی که برای ظهور بیان میشود و برخی نادانسته یا دانسته به آن دامن میزنند، علائم غیر حتمی است، ثانیاً تطبیقش بسیار کار دشوار و محتاطانهای است و به راحتی نمیشود هر پدیدهای را به روایاتی هر چند صحیح تطبیق داد که متأسفانه در عموم مذهبیها و عموم سرورانی که مطالعات تخصصی و دقیق در مباحث مهدویت ندارند، این موضوع به وفور به چشم میخورد.
بر اساس دکترین انقلاب و اندیشههای امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، لذا حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آنها را به سمت قضیه مهدویت هدایت میکند چرا که خمیر مایه و غایت انقلاب اسلامی، جریان مهدویت است.
اینجاست که جریانات فلسطین با مهدویت و ظهور و قیام حضرت حجت(عج) گره میخورد و این انقلاب اسلامی است که نقش گره را ایفا میکند. از آنجایی که اسرائیل دشمنی است که از نگرش و بینش صحیح نسبت به مباحث معرفتی و دین حق به دور است طبیعتاً نابودی آن زمینهسازی قوی برای ظهور خواهد بود. البته علاوه بر روایات همچنان که گفته شده در ابتدای سوره اسراء وعده نابودی یهودیان در آستانه ظهور و یا همراه با ظهور مهدی موعود داده شده است.
متأسفانه ما هنوز در بدیهیات گفتمانسازی جهانی مهدویت ماندهایم که یک هدف جهانی هم است، اولین وظیفه فضای نخبگانی ما این است، در شرایط ناآرامی جهانی و بریدن ملتها از نظام لیبرال، مهدویت را به گونهای در جهان ترویج دهند که جهانیان بدانند ما یک حضرت مهدی(عج) داریم، یعنی اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت به مردم جهان است که اصلا بفهمند حضرت مهدی(عج) هست، او چه کسی است و چه شاخصههایی دارد؟ و بدانند ما در عصر غیبت قرار داریم و باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.
متأسفانه ما نتوانستیم پایهایترین مباحث مهدویت را در ذهن مردم جهان تثبیت کنیم، یعنی ابتدا باید گفتمانسازی وجود حضرت را در ذهن جهانیان تبیین کنیم، تا وقتی مردمان جهان اسم آن حضرت را میشنوند سؤال در ذهن آنها ایجاد شود که اصلاً حضرت مهدی کیست.
بر طبق آیات موجود در قرآن، تعبیری وجود دارد که میگوید دشمنان اسلام میخواهند نور دینی که خداوند روشن کرده است را خاموش کنند، اما اراده خدا بر این است که این نور به اتمام برسد، ولی دشمنان ممکن است که ازین قضیه خشنود نشوند و بخواهند سدسازی کنند؛ «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(صف، آیه۸)؛ آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهانهای خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.
این آیه شریفه نشان میدهد که قبل از ظهور نوری وجود خواهد داشت که خداوند اراده کرده تا به نقطه تاریخی خودش برسد لذا این تعبیر بدان معنا نیست که آن جورها باید به سر حد نهایی خود برسند تا ظهور اتفاق بیفتد، درست است که ممکن است ظلم و فساد در جهان گسترش یابد، اما در کنار گسترش ظلم و فساد، نوری وجود دارد که در دالان تاریخ توأم با ظلم، رو به صعود خواهد بود. به همین سبب قبل از ظهور صلاح و خیر به نقطه صفردرصدی نخواهد رسید بلکه با تفکیک دو جبهه حق و باطل، جبهه نورانیت نیز پیوسته شدت خواهد یافت.
انقلاب اسلامی در نقطهای ظهور کرد که نظریهپردازان غربی به این نتیجه رسیده بودند که دین دیگر کارایی خود را از دست داده است و بشر نمیتواند با دین به سعادت خود برسد، اما انقلاب اسلامی این نگاه را به طور کلی عوض کرد و به مردم جهان ثابت کرد که نگاه اشتباهی به آنها القا شده است.
انقلاب اسلامی همان نوری است که در در اوج ناامیدی مردم دنیا به ظهور رسید و آن دینگرایی خالی از تحریف حول محور جمهوری اسلامی به جهان تزریق شد، ناگفته نماند مقاومتها و بیداریهایی که برای مقابله با ظلم و جور به وجود میآیند، تحت تأثیر آن نوری (انقلاب اسلامی) که در وسط قرار گرفته به وجود آمدهاند و اگر نبود این تکیهگاه معرفتی و معنوی و مقاومت پویا و زنده در میدان، مقاومتی در سطح کلان در مقابله با نظام سلطه غرب شکل نمیگرفت.
لذا مهمترین وظیفهای که میتوان برای عموم مردم بیان داشت اولاً آشنایی کامل با گفتمان انقلاب اسلامی و ثانیاً صدور انقلاب اسلامی به هرکس که در توانشان هست. شاهد این هستیم مقام معظم رهبری برخی کلیدواژهها را مورد استفاده قرار میدهند مثل آتش به اختیار، جنگ روایتها، جهاد تبیین و ...؛ اینها همه ناظر به این موضوع میتواند تعریف خاص داشته باشد و وظیفه خاصی را به دوش رهروان قرار بدهد.
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)